چرا ایده و طرح های خود را اجرا نمی‌کنیم

خیلی از ما در فکر و اندیشه خود تعداد زیادی ایده و طرح برای راه اندازی و بدست آوردن کسب و کار مناسب و خلق درآمد داریم.

و حتماً بارها این جمله را شنیده‌اید که ” این طرح و ایده را من سه سال قبل داشتم ولی انجام نداده‌ام و یا این کار در فکر من بود ولی نمی‌دانم چرا آن را عملی نکرده‌ام “. براستی چه چیزی باعث می‌شود که این طرح‌ها و نقشه‌ها هیچ وقت به ثمر ننشیند.

سئوال این جواب با کمی تفکر و کنجکاوی مشخص می‌شود.

      عدم اعتماد به نفس

اولین دلیل ،عدم اعتماد به نفس به خودمان است. یعنی ما خودمان واقعاً مطمئن نیستیم

که ایده و طرح ما مناسب است و یا نه و همین دودلی باعث می‌شود که هیچ وقت دست بکار نشویم.

برای مقابل با این وضعیت باید به یک خود باوری کامل برسیم.

برای برطرف شدن این مسئله (بجای بکار بردن مشکل همیشه از کلمه مسئله استفاده کنید

چون بار معنای آن مثبت است و همیشه مسئله قابل حل می‌باشد)،

تمام ایده و طرح ها و پیشنهادات از اول کامل و درست نبوده‌اند و ۹۰ درصد کارآفرینان چند بار شکست خورده‌اند.

به عبارت بهتر دارای تجربه سخت شده‌اند. مهم این است که از آن تجربه سخت درس‌های خوبی یاد گرفت شود.

در اینجا جمله‌ای که احتمالاً بسیاری شنیده‌ایم را باز گو می‌کنم

شروع یک سفر طولانی با اولین قدم شروع می‌شود.

برای اینکه اعتماد به نفس ما قوی شود باید بر روی طرح خود بسیار موشکافانه و سخت گیران نگاه کنیم و تمام مسائل آن را بدقت بررسی کنیم و بعد از برطرف کردن تمام نقاط ضعف به سرعت ایده و طرح خود را در اندازه کوچک اجراء کنیم

      مشاوره با افراد نامناسب

بسیاری از ما با داشتن ایده و طرح مناسب و کاربردی بدلیل مشورت با افرادی نامناسب از کار خود

منصرف می‌شویم. بطور مثال شنیدن این جمله:

« که کار تو نیست».

کسانی که یا خود قدرت انجام دادن کاری را ندارند و یا ناخودآگاه به شما حسادت می‌ورزند

و یا اصلاً در آن طرح وایده شما شناختی ندارند تا بتوانند راهنمایی خوبی انجام دهند.

برای جلوگیری از این مسئله اول شما باید به بینید با چه کسانی مشورت کنید

و در چه زمانی بطور مثال شما هیچوقت نمی‌توانید با فردی که اطلاعات پزشکی ندارد

در خصوص عوارض دارو و یا بیماری مشورت کنید. ویا کسی که تا بحال هیچ ایده و طرح و دانشی در خصوص کارآفرینی و یا استارتاپ ندارد صحبت کنید. مهم‌ترین مسئله پیدا کردن مشاوران و راهنمایان کارآزمود در این خصوص می‌باشد.

     اجرائ یک طرح خوب در یک زمان بد

بیشترین شکست کارآفرینها بدلیل این بوده که:

یک ایده بسیار عالی را در یک زمان بسیار نامناسب اجراء کرده‌اند.

بطور مثال می‌خواهم عنوان کنم یکی از مؤسسات مالی طرحی را اجراء کرد

که به فروشگاهها اطمینان می‌داد در صورت فروش اقساطی کالا خود به مشتریان معرفی شده

از طرف آن موسسه اقساط مشتریان را ضمانت می‌کند و در صورت عدم پرداخت ا

قساط توسط خریدارن آن موسسه کلیه اقساط را پرداخت می‌کند و در ازای این کار درصدی از فروش فروشگاهها را دریافت می‌کرد.

این طرح یک طرح بسیار عالی بود که هم باعث می‌شد افراد جامعه خرید خود را براحتی انجام دهند

و هم فروشگاه‌ها محصول خود را بفروش برسانند و همنطور مطمئن باشند که سرمایه آنها نیز برمیگردد

و همچنین آن موسسه هم کسب درآمد می‌کرد. در ظاهر هم چیز خوب بود فقط یک مشکل اساسی وجود داشت.

در زمان اجرای آن طرح بدلیل وضعیت تورمی اقتصاد هر روز قیمت اجناس بالا می‌رفت و هیچ فروشگاهی حاضر به فروش بصورت اقساطی نبود بهمین دلیل آن طرح شکست خورد و آن موسسه مالی بسمت ورشکسگی پیش رفت. دلیل شکست این طرح اجراء در زمان نامناسب بود.

برای این که به این مشکل برنخوریم حتماً باید زمان و مکان اجراء ایده و طرح خود را بررسی کنیم تا بتوانیم موفق شویم.